اقدس خانوم چه می توانی بسازی؟

ساخت وبلاگ

ساختن چیز غریبی ست. غریب تر از تمام واژه هایی که هست و بود و خواهد بود. ساختن. غریب یا قریب؟

تضاد هستی و نیستی آدمی را می سازد و فقط آنهم در نوشتار یک حرف تعیین کننده خواهد بود. ساختن یا نساختن. بودن یا نبودن؟ یک ن یا غ یا ق . تضادها احاطه مان کرده. اما همه چیز فقط به یک فعل ختم می شود. آن فعل نباشد. امید نیست. عشق نیست. شور زندگی نیست. پول نیست. خانه نیست. آن فعل که نباشد برای هرکسی چیزی خلا را به رخ می کشد.

ساختن

همان فعل غریب یا قریب.

همه چیز این دنیا ساختنی ست. ما اما چرا انقدر درگیر بیهودگی می شویم ؟ ساختن کجای بیهودگی ها جای می گیرد؟ ما کجای ویرانی دیگرانیم؟ ما کجای این دنیا از حرف اقدس خانوم چیز درست و درمانی گیرمان آمده؟ حرفهایی که ساختن درشان هیچ جایگاهی ندارد. اقدس خانم چادر گل گلی ات را بپوش روی پله ی اولینِ خانه ات بنشین و باقلی ات را پاک کن. تو را به خدا با لباس روشن فکر ها میان ما نیا. تو را به خدا در مرد و زن حلول نکن که با ژست سیگار پشت سیگارشان در جاهای به اصطلاح روشن فکری فقط حرفهایشان دیالوگهای تو و شمسی خانوم باشد. اقدس خانوم با قیافه ی خودت باتیپ خودت روی اولین پله ی خانه ات بنشین و همه را زیر نظر بگیر. وقتی خودت می دانی فوضول محلی خیلی قشنگتر است تا توهم روشن فکری سراغت می آید. تو را به خدا هر که هستی خودت باش. ادای دیگران را در نیاور. در ما حلول نکن جانِ دلم...

ارتباطتان برای شما چه می کند؟...
ما را در سایت ارتباطتان برای شما چه می کند؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : davidantanakoja بازدید : 79 تاريخ : سه شنبه 15 بهمن 1398 ساعت: 22:19